هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و شیفتگی خود به معشوق سخن میگوید و بیان میکند که چگونه مانند باد، آب و آتش در راه عشق او دویده است. او به زیبایی یوسف اشاره میکند و میگوید که در این راه حتی دست به جان خود برده است. شاعر همچنین به فقر و رندی خود اشاره کرده و میگوید که در عشق معشوق، مانند دیگر عاشقان جانسپار، هزاران نفر هستند، اما هیچکس مانند معشوق او نبوده است. در پایان، شاعر به ترس از خود و گریز از خویشتن اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۷۰۱
آوازهٔ جَمالَت از جانِ خود شنیدیم
چون باد و آب و آتش، در عشقِ تو دَویدیم
اَنْدَر جَمالِ یوسُف، گَر دستها بُریدند
دستی به جانِ ما بر، بِنْگَر چهها بُریدیم
رِنْدان و مُفْلِسان را پیداست تا چه باشد
این دَلْقِ پاره پاره در پایِ تو کَشیدیم
در عشقْ جان سِپارانْ مانندِ ما هزاران
هستند لیک چون تو در خواب هم ندیدیم
مانندهٔ سُتورانْ در آبْ وقتِ خوردن
چون عکسِ خویش دیدیم، از خویشْ میرَمیدیم
چون باد و آب و آتش، در عشقِ تو دَویدیم
اَنْدَر جَمالِ یوسُف، گَر دستها بُریدند
دستی به جانِ ما بر، بِنْگَر چهها بُریدیم
رِنْدان و مُفْلِسان را پیداست تا چه باشد
این دَلْقِ پاره پاره در پایِ تو کَشیدیم
در عشقْ جان سِپارانْ مانندِ ما هزاران
هستند لیک چون تو در خواب هم ندیدیم
مانندهٔ سُتورانْ در آبْ وقتِ خوردن
چون عکسِ خویش دیدیم، از خویشْ میرَمیدیم
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.