هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق الهی، جایگاه معنوی خود و ارتباط با پیامبران و فرشتگان سخن می‌گوید. او از نور، عرش، جبرئیل و پیامبرانی مانند عیسی، موسی، یونس، یوسف و احمد (پیامبر اسلام) یاد می‌کند و خود را در جایگاهی والا و جدای از دیگران می‌داند. شاعر عشق را به عنوان دریای معنا توصیف می‌کند و خود را گوهری در این دریا می‌بیند.
رده سنی: 18+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم دینی و ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۷۰۰

عالَمْ گرفت نورم، بِنْگَر به چَشم‌هایم
نامَم بَها نهادند، گر چه که‌ بی‌بَهایم

زان لُقمه کَس نخورده‌ست، یک ذَرّه زان نَبُرده‌ست
بِنْگَر به عِزَّتِ من، کان را‌ هَمی‌بِخایم

گَر چَرخ و عَرش و کُرسی، از خَلْق سَخت دور است
بیدار و خُفته هر دَم، مَستانه می‌بَرایم

آن جا جهانِ نور است، هم حور و هم قُصور است
شادیّ و بَزم و سور است، با خود از آن نَیایم

جِبْریلْ پَرده‌دار است، مَردانْ دَرونِ پَرده
در حَلْقه‌شان نِگینَم، در حَلْقه چون دَرآیم

عیسی حَریفِ موسی، یونُسْ حَریفِ یوسُف
اَحْمَد نِشَسته تنها، یعنی که من جُدایم

عشق است بَحْرِ مَعنی، هر یک چو ماهی در بَحْر
اَحْمَد گُهَر به دریا، اینک‌ هَمی‌نِمایم
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.