هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از عرفی شیرازی، بیانگر حالتی از عشق و سوز درونی است که شاعر و دیگر عاشقان را فرا گرفته است. او از غم‌های روزگار و بی‌کسانی می‌گوید که در آتش مشکلات می‌سوزند. همچنین، اشاره به مستی عشق و بی‌غشی باده‌ی عرفانی دارد و در نهایت، از گریزناپذیری این حالات سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده مانند 'مستی عشق' و 'آتش گرفتن' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی فارسی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۱۲

مستان عشق خانه در آتش گرفته اند
دائم قدح ز خوی تو آتش گرفته اند

این هم عنایتی است که غم های روزگار
دنبال بی کسان مشوش گرفته اند

چون خم به ته، ز چاه بلا، دُرد سرکشند
آنان که خو به بادهٔ بی غش گرفته اند

اینک ره گریز، چه سود از گریختن
سر تاسر زمانه در آتش گرفته اند

عرفی مرید خلوتیان پیاده شو
کاین قوم جلوه ز ابرش گرفته اند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.