هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از درد عشق و جدایی میگوید. شاعر از تأثیر نغمهای که دیگر او را به گریه نمیاندازد و سماعی که دل شکستهاش را تسکین نمیدهد سخن میگوید. او از قهر معشوق و دردهایش مینالد و در نهایت به این نتیجه میرسد که حتی در فصل بهار، دل پرندگان خزاندیده به سمت گلشن کشیده نمیشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و غمگین است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم عمیق شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و احساسی دارد.
غزل شمارهٔ ۲۵۶
نغمهٔ کز ره تاثیر به شیون نکشد
به سماعش دل ماتم زدهٔ من نکشد
دیت قتل من است که در روز جزا
نزنم دست به دامانش و دامن نکشد
جذبهٔ قهر تو ای ذره ندانم تا کی
از ته غمکدهٔ سینه به روزن نکشد
عاقبت درد همین است که در فصل بهار
دل مرغان خزان دیده به گلشن نکشد
به سماعش دل ماتم زدهٔ من نکشد
دیت قتل من است که در روز جزا
نزنم دست به دامانش و دامن نکشد
جذبهٔ قهر تو ای ذره ندانم تا کی
از ته غمکدهٔ سینه به روزن نکشد
عاقبت درد همین است که در فصل بهار
دل مرغان خزان دیده به گلشن نکشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.