هوش مصنوعی:
این شعر از عرفی شیرازی بیانگر غم و اندوه شاعر است که با استعارههای زیبا مانند لشکر غم، صیاد و دام، و اشاره به داستان خسرو و شیرین و فرهاد، احساسات عمیق عاشقانه و درد فراق را به تصویر میکشد. شاعر از دوستانش نصیحت میشنود که به غمش توجه کنند، چرا که باد مصیبت در حال وزیدن است. همچنین، او از نالههای فرهاد و بزم عاشقانه یاد میکند که نشاندهندهی شوریدگی و شیفتگی اوست.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مضامین عمیق عاشقانه و احساساتی است که درک آن به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و ارجاع به داستانهای ادبی مانند خسرو و شیرین ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۶۱
ز شهر دل به گوشم هر نفس فریاد می آید
که اینک لشگر غم خوش به استعداد می آید
اگر شیرین عنان را گرم سازد، بنگرد خسرو
که گلگون جانب او ، یا بر فرهاد می آید
دلم در دام آن صیاد مستغنی است و می ترسم
که افتت رخنه ای در دام تا صیاد می آید
نصیحت می کنندم دوستان، ای غم بیا و تو
به خاشاک من آتش زن، که این جا باد می آید
نمی آید ز پرویز استماعش، ورنه شیرین را
ز سر تا پا صدای نالهٔ فرهاد می آید
همانا دیده عرفی عزتی زان دلفریب امشب
که می آید ز بزمش باز، خوش دلشاد می آید
که اینک لشگر غم خوش به استعداد می آید
اگر شیرین عنان را گرم سازد، بنگرد خسرو
که گلگون جانب او ، یا بر فرهاد می آید
دلم در دام آن صیاد مستغنی است و می ترسم
که افتت رخنه ای در دام تا صیاد می آید
نصیحت می کنندم دوستان، ای غم بیا و تو
به خاشاک من آتش زن، که این جا باد می آید
نمی آید ز پرویز استماعش، ورنه شیرین را
ز سر تا پا صدای نالهٔ فرهاد می آید
همانا دیده عرفی عزتی زان دلفریب امشب
که می آید ز بزمش باز، خوش دلشاد می آید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.