هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از عرفی شیرازی بیانگر درد و شور عاشقانه و عرفانی است. شاعر از غم و عشق سخن می‌گوید و از زیبایی‌های معنوی و تمثیل‌های عرفانی مانند کعبه، خضر، و مسیح استفاده می‌کند. او به دنبال رهایی از دردهای دنیوی و رسیدن به حقیقت عشق الهی است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۶۲

مرا ز غمکدهٔ سینه داغ می روید
ز بزمگاه محبت چراغ می روید

تو پای کعبه ای آماده کن که در هر گام
هزار خضر به راه سراغ می روید

بهشت کو که تماشا کند که حسن تو را
ز باغ لاله و از لاله باغ می روید

مسیح گو گهر آفتاب را مفروش
که از خزینهٔ ما شبچراغ می روید

هزار کعبه و هزار کشتهٔ دوست
کزآن سلامت ، ازین درد و داغ می روید

هزار حسن که شعرم ز آستین افشاند
که روضه روضه گلم از دماغ می روید

مگر ترانهٔ عرفی کسی به گلشن برد
که بانگ دزد ز دستان زاغ می روید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.