هوش مصنوعی: این شعر به عشق و رنج‌های ناشی از آن می‌پردازد. شاعر از شرمندگی دل، گریه‌های پنهان و خنده‌های ناتمام سخن می‌گوید. عشق به عنوان چراغی در هستی توصیف می‌شود که نه تنها عاشق، بلکه تمام ساکنان عالم را می‌سوزاند. در نهایت، شاعر اشاره می‌کند که عشق با عزت و آبرو همراه است و گاهی ارزش‌مندترین چیزها را قربانی می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، توصیف‌های شدید از رنج و سوزش عشق ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۷

ز ننگ عافیت بازم دل شرمنده می سوزد
نه از دل گریه می جوشد، نه بر لب خنده می سوزد

چراغ روشن است ازعشق او درمجمع هستی
کز آواز فروغش می گدازد بنده، می سوزد

نه تنها عشق سوزد، ساکنان ملک هستی را
در این توفان آتش، رفته و آینده می سوزد

مکن بر عزت خود تکیه، عرفی، شرط عشق است این
که اکثر آبروی گوهر ارزنده می سوزد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.