هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناامیدی و درد عشق شکایت می‌کند و از بی‌توجهی معشوق و ناملایمات زندگی می‌نالد. او آرزو می‌کند که پس از مرگش، رندان با می‌نوشی یادش را زنده نگه دارند و از غمزه‌های معشوق که زندگی را بر دیگران آرزو‌انگیز می‌کند، سخن می‌گوید. در پایان، شاعر به عرفی توصیه می‌کند که از آسیب دلبران نهراسد و بگذارد تا به جانش ناخن فرو کنند.
رده سنی: 18+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مرگ و رنج عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۷۰

کاش آن کسان که منعم از آن تند خو کنند
صد دل نموده وام و نیم نگاهی به او کنند

این تشنگی به جام و قدح کم نمی شود
با ساقیان بگو که فکر سبو کنند

این است التماس که ما را پس از وفات
رندان باده نوش به می شست و شو کنند

نازم به غمزه اش که ز شوق خدنگ او
آسودگان حیات دگر آرزو کنند

عرفی چه بیم داری از آسیب دلبران
بگذار تا به جان تو ناخن فرو کنند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.