هوش مصنوعی:
این شعر از عرفی شیرازی بیانگر مفاهیم عرفانی و عشق است. شاعر از دلهای ویرانه، عشق به خرابات، و ناتوانی زبان در بیان معانی عمیق سخن میگوید. همچنین، به شیرینی لب یار و پشیمانی از توبه اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی اشارات مانند خرابات و توبه ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا نیازمند توضیح باشد.
غزل شمارهٔ ۲۷۱
دل خانه در این عالم ویرانه نگیرد
قاصد به دیاری که رود، خانه نگیرد
دل خوش کن مردان خرابات بود عشق
از شعر که در کعبه و بتخانه نگیرد
معنی به دلم باز شد، اما به زبانم
این گنج روان، جای به ویرانه نگیرد
بگشا لب میگون، که لب شهد فروشم
آفاق به شیرینی افسانه نگیرد
کم نیست که از توبه پشیمان شده عرفی
گر سبحه میندازد و پیمانه نگیرد
قاصد به دیاری که رود، خانه نگیرد
دل خوش کن مردان خرابات بود عشق
از شعر که در کعبه و بتخانه نگیرد
معنی به دلم باز شد، اما به زبانم
این گنج روان، جای به ویرانه نگیرد
بگشا لب میگون، که لب شهد فروشم
آفاق به شیرینی افسانه نگیرد
کم نیست که از توبه پشیمان شده عرفی
گر سبحه میندازد و پیمانه نگیرد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.