هوش مصنوعی:
متن بالا یک شعر عرفانی و غنایی است که به موضوعاتی مانند عشق، مستی معنوی، رهایی از غم و اندوه، و امید به رسیدن به مراد و آرزوها میپردازد. شاعر از باده به عنوان نمادی برای رهایی از نالهها و زمزمههای دل یاد میکند و به خواننده توصیه میکند که از وسوسههای غم دوری کند و به جای دانش خشک، به رسالههای مستی بپردازد. همچنین، اشارههایی به زیبایی طبیعت و امید به آینده دارد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عرفانی و استعاری مانند 'مستی' و 'باده' است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نیاز به توضیح داشته باشد. همچنین، برخی از مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در متن ممکن است برای سنین پایینتر قابل درک نباشد.
غزل شمارهٔ ۲۸۷
بیار باده که جانم دمی ز ناله بر آید
هزار زمزمه از دل به یک پیاله بر آید
بشوی نامهٔ دانش، بجو رسالهٔ مستی
بود که فال مراد تو زین رساله بر آید
بنوش جامی و آسوده شو ز وسوسهٔ غم
چه غم خوری که چه سان کارت از حواله برآید
مچش که شعبدهٔ میزبان دهر بلند است
اگر به زهرنیالوده یک پیاله برآید
بدین جمال اگر بگذری به سوی گلستان
ز گلبنش گل و برگ هزار ساله برآید
به مطلبی نفکندست سایهٔ همت، عرفی
که از قبول دعاها ز دست هاله برآید
هزار زمزمه از دل به یک پیاله بر آید
بشوی نامهٔ دانش، بجو رسالهٔ مستی
بود که فال مراد تو زین رساله بر آید
بنوش جامی و آسوده شو ز وسوسهٔ غم
چه غم خوری که چه سان کارت از حواله برآید
مچش که شعبدهٔ میزبان دهر بلند است
اگر به زهرنیالوده یک پیاله برآید
بدین جمال اگر بگذری به سوی گلستان
ز گلبنش گل و برگ هزار ساله برآید
به مطلبی نفکندست سایهٔ همت، عرفی
که از قبول دعاها ز دست هاله برآید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.