هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با استفاده از استعاره‌ها و تصاویر پیچیده، به موضوعاتی مانند حقیقت‌جویی، گمراهی، ظلم، و رهایی از تعلقات دنیوی می‌پردازد. شاعر از زبان نمادین برای بیان مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی استفاده می‌کند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم پیچیده‌ی عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۸۸

فطرت آخر بر معاد از سعی اکمل می‌زند
رشته چون تابیده شد خود را به مغزل می‌زند

نشئهٔ تحقیق در صهبای این میخانه نیست
مست و مخمورش قدح از چشم احول می‌زند

خواب خود منعم مکن تلخ از حدیث بورپا
این نیستان آتشی دارد به مخمل می‌زند

ای بسا شیخی‌ که ارشادش دلیل گمرهی‌ست
غول اکثر راه خلق از شمع و مشعل می‌زند

طینت ظالم همان آمادهٔ ظلم است و بس
نشتر از رگ‌گر شود فارغ به دنبل می‌زند

چاره در تدبیر ما بیچارگان خون می‌خورد
پیشتر از دردسر سودن به صندل می‌زند

درد دل پیدا کنید از ننگ عصیان وارهید
با نمک چون جوش زد می جام در خل می‌زند

بر مآل کار تا چشم که را روشن کنند
شمع در هر انجمن آیینه صیقل می‌زند

بس که جوش حرص برد از خلق آثار تمیز
امتحان طاس ناخن بر سر کل می‌زند

ترک دعوی کن که در اقلیم گیر و دار فقر
کوس قدرت پای لنگ و پنجهٔ شل می‌زند

جاه دنیا را پیام پشت پا باید رساند
همّتت پست است بیدل کی بر این تل می‌زند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.