هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با زبانی نمادین و پر از تصاویر شاعرانه، به موضوعاتی مانند عرفان، فلسفه زندگی، قناعت، آزادی، و نقد دنیای مادی می‌پردازد. شاعر از رنج‌های انسان، اسارت در تعلقات دنیوی، و جست‌وجوی معنا در زندگی سخن می‌گوید و با نگاهی انتقادی به حرص و آز انسان‌ها اشاره می‌کند.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر، نیاز به درک بالایی از زندگی و تجربه‌های انسانی دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۹۷

از چه دعوی شمعها گردن به بالا می‌کشند
بر هوا حیف است چشمی کز ته پا می‌کشند

شبهه نتوان‌کرد رفع ازکارگاه عمر و وزید
روزگاری شد که از ما نام ما وامی‌کشند

معنی ما بی‌عبارت لفظ ما بی‌امتیاز
بوی ‌گل نقشی ز ما پنهان و پیدا می‌کشند

می‌پرستان از خمار آگاه باید زیستن
انتقام عشرت امروز ، فردا می‌کشند

رحم بر قارون‌سرشتان کن که از افسون حرص
این خران زیر زمین هم بار دنیا می‌کشند

چون تعلق‌رفت دیگر ذوق آزادی‌ کجاست
خار پا با شوخی رفتار یکجا می‌کشند

قانعان ساحل بی‌دست‌پاییهای عجز
دام ماهی‌ گر کشند از آب دربا می‌کشند

بس که وقف مشرب اهل قناعت سرخوشی‌ست
گر همه خمیازهٔ باشد جام صهبا می‌کشند

خواهد آخر بی‌نفس‌گشتن به عریانی‌کشید
مدتی شد رشته از پیراهن ما می‌کشند

گوش مستان آشنای حرف و صوت غیر نیست
کوه ‌گر نالد همان قلقل ز مینا می‌کشند

تشنهٔ وصلم به آن حسرت‌ که نقاشان صنع
گر کشند از پرده تصویرم زبانها می کشند

ما عبث بیدل به قید بام و در افسرده‌ایم
خانمانها نیز رخت خود به صحرا می‌کشند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.