هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره‌ی ناتوانی، عجز، و رنج‌های انسانی است. شاعر از مفاهیمی مانند وفا، آرامش، و رنج‌های عاطفی سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند شکستن شیشه، موج‌های دریا، و گل‌های پژمرده، احساسات خود را منتقل می‌کند. همچنین، شعر به موضوعاتی مانند تقدیر، ناامیدی، و امیدواری اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم مانند ناامیدی و رنج نیاز به درک بالاتری از زندگی و تجربیات انسانی دارند.

غزل شمارهٔ ۱۴۱۱

از قضا بر خوان ممسک‌ گر کسی نان بشکند
تا قیامت منتش بی‌سنگ دندان بشکند

راحت اهل وفا خواهی مخواه آزار دل
تا مباد این شیشه بزم می‌پرستان بشکند

اینچنین‌کز عاجزی بی‌دست و پا افتاده‌ایم
رنگ‌هم از سعی‌ما مشکل‌که آسان بشکند

بحر لبریز سرشک از پیچ‌وتاب موج ها ست
آب‌می‌گردد در آن‌چشمی‌که مژگان بشکند

زبر چرخ آرامها یکسرکمینگاه رم است
گرد ما آن به‌ که بیرون زین بیابان بشکند

ساغر قربانیان از گردش افتاده‌ست‌، کاش
دور مژگانی خمار چشم حیران بشکند

وحشتی‌ دارم درین‌ گلشن‌ که چون اوراق‌ گل
رنگ اگر درگردش‌آرم طرف دامان بشکند

یک تامل گر شود صرف خیال نیستی
ای بسا گردن‌ که از بار گریبان بشکند

عجز بنیادی‌، بر اسباب تجمل ناز چند
رنگ می‌باید کلاه ناتوانان بشکند

درگلستانی‌که نالد بیدل از شوق رخت
آه بلبل خار در چشم بهاران بشکند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.