هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های پیچیده، به موضوعاتی مانند عشق، جنون، درد فراق، ناامیدی، و ظلم می‌پردازد. شاعر از عناصر طبیعت مانند کوه، دشت، ابرو، و سنگ برای بیان احساسات عمیق خود استفاده می‌کند. همچنین، به مفاهیمی مانند دانایی، نادانی، و عبرت نیز اشاره شده است.
رده سنی: 18+ متن از نظر محتوایی دارای مفاهیم عمیق و پیچیده‌ای است که درک آن‌ها نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان نامفهوم یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۱۲

هر کجا سعی جنون بر عزم جولان بشکند
کوه تا دشت از هجوم ناله دامان بشکند

دل به خون می‌غلتد از یاد تبسّمهای یار
همچو آن ‌زخمی‌ که بر رویش نمکدان بشکند

می‌دمد از ابرویش‌ چینی‌ که‌ عرض شوخیش
پیچ و تاب ناز در شاخ غزالان بشکند

دل شکستن زلف او را آنقدر دشوار نیست
می‌تواند عالمی فکر پریشان بشکند

برنمی‌دارد تأمل نسخهٔ دیوانگی
کم‌ کسی اندیشه بر مضمون عریان بشکند

بر تغافلخانهٔ ابروی او دل بسته‌ایم
یارب این مینا همان بر طاق نسیان بشکند

هیچکس در بزم دیدار آنقدر گستاخ نیست
ای خدا در دیدهٔ آیینه مژگان بشکند

کوه هم از ناله خواهد رنگ تمکین باختن
گر دل دانا به حرف پوچ نادان بشکند

با درشتان ظالمان هم بر حساب عبرتند
سنگ ‌اگر مرد است‌، جای شیشه‌، ‌سندان بشکند

لقمه‌ای بر جوع مردمخوار غالب می‌شود
به که دانا گردن ظالم به احسان بشکند

بی‌مصیبت گریه بر طبع درشتت سود نیست
سنگ در آتش فکن تا آبش آسان بشکند

بر سر بی‌مغز بیدل تا به‌کی لرزد دلت
جوز پوچ آن به که هم در دست طفلان بشکند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.