هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از بیدل دهلوی، با تصاویر پیچیده و استعارههای غنی، به موضوعاتی مانند عشق، رنج، جدایی، فنا، واهی بودن دنیا، و جستجوی معنویت میپردازد. شاعر از عناصری مانند زلف، آیینه، غمزه، دریا، موج، خاک، و عنقا برای بیان احساسات عمیق و مفاهیم فلسفی استفاده میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی، استفاده از استعارههای پیچیده، و لحن جدی و سنگین شعر، آن را برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب میسازد. درک کامل این شعر نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۴۲۹
عاقبتدر حلقهٔآن زلف، دل جا میکند
عکس در آیینه راه شوخیی وامیکند
غمزهٔ وحشی مزاجت در دل مجروح من
زخم ناخن را خیال موج دریا میکند
سطر آهی تا نمایان شد دل از جا رفته است
خامهٔ الفت نمیدانم چه انشا میکند
گه تغافل میتراشد گاه نیرنگ نگاه
جلوه را آیینهٔ ما سخت رسوا میکند
دامن مستی به آسانی نمیآید به دست
باده خونها میخورد تا نشئه پیدا میکند
در زیان خویش کوش ای آنکه خواهی نفع خلق
مومیایی هم شکست خود تمنا میکند
غنچه میگویدکه ای در بندکلفتماندگان
عقدهٔ دل را همین آشفتگی وامیکند
:نیست موجودیکه نبود غرقهٔگرداب وهم
بحر هم عمریست دست موج بالا میکند
هستی بیحاصل ما بسکه مشتاق فناست
هرکه گردد خاک دل اندیشهٔ ما میکند
خاکساران تا کجا دارند پاس آبرو
سایه را از عاجزی هرکس ته پا میکند
آشیان الفت دل چون نفس در راه ماست
ورنه ما را اینقدر پرواز عنقا میکند
در بیابان طلب بیدل تأمل رهزن است
کار امروز ترا اندیشه فردا میکند
عکس در آیینه راه شوخیی وامیکند
غمزهٔ وحشی مزاجت در دل مجروح من
زخم ناخن را خیال موج دریا میکند
سطر آهی تا نمایان شد دل از جا رفته است
خامهٔ الفت نمیدانم چه انشا میکند
گه تغافل میتراشد گاه نیرنگ نگاه
جلوه را آیینهٔ ما سخت رسوا میکند
دامن مستی به آسانی نمیآید به دست
باده خونها میخورد تا نشئه پیدا میکند
در زیان خویش کوش ای آنکه خواهی نفع خلق
مومیایی هم شکست خود تمنا میکند
غنچه میگویدکه ای در بندکلفتماندگان
عقدهٔ دل را همین آشفتگی وامیکند
:نیست موجودیکه نبود غرقهٔگرداب وهم
بحر هم عمریست دست موج بالا میکند
هستی بیحاصل ما بسکه مشتاق فناست
هرکه گردد خاک دل اندیشهٔ ما میکند
خاکساران تا کجا دارند پاس آبرو
سایه را از عاجزی هرکس ته پا میکند
آشیان الفت دل چون نفس در راه ماست
ورنه ما را اینقدر پرواز عنقا میکند
در بیابان طلب بیدل تأمل رهزن است
کار امروز ترا اندیشه فردا میکند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.