هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی به بیان احساسات پیچیده و عواطف عمیق انسانی می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند عشق، جنون، ناامیدی، درد بیکسی، آرزو و آزادی سخن می‌گوید. او با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های زیبا، حالات روحی و روانی انسان را به تصویر می‌کشد. شعر پر از ابهام و معماست و خواننده را به تفکر و تأمل وا می‌دارد.
رده سنی: 18+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از واژگان و عبارات به‌کاررفته در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان نامفهوم باشد. علاوه بر این، شعر به مسائلی مانند ناامیدی و درد بیکسی می‌پردازد که ممکن است برای برخی از گروه‌های سنی نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۲۸

بسکه بی‌روپت بهارم ‌کلفت انشا می‌کند
چون حنا رنگ از گرانی سایه پیدا می‌کند

گر نه باد صبح چین طره‌ات وا می‌کند
نسخهٔ جمعیت ما را که اجزا می‌کند

عضو عضوم‌بسکه می‌بالد به‌سودای جنون
وسعت دامان داغ ایجاد صحرا می کند

همت !ز تدبیر بیجا تاکجا خجلت‌کشد
ای جنون رحمی که ما را هوش رسوا می‌کند

نسخهٔ هستی ز بس دقت سواد افتاده است
چشم برهم بسته حل این معما می‌کند

جنس درد بیکسی ‌کم نیست در بازار ما
گر شنیدن مایه دارد ناله سودا می‌کند

جلوه از شوخی‌ نقاب حیرتی افکنده است
رنگ صهبا در نظرها کار مینا می‌کند

دیده ما را خمار شوخی رفتار او
عاقبت خمیازه‌ ای نقش کف پا می‌کند

چون ‌شود بیحاصلی ‌معلوم‌ مطلب حاصل‌ست
حاجت ما را روا نومیدی ما می‌کند

گر چنین بالد هوای پر فشانیهای شوق
آه ما را ربشهٔ ‌تخم ثریا می‌کند

در شکست آرزو تعمیر آزادی‌ گم است
بال چون بر هم خورد پرواز پیدا می کند

سنگ بر تدبیر زن‌، ‌کار کس اینجا بسته نیست
یک شکستن صد کلید از قفل انشا می‌کند

رهبر مقصود بیدل وحشت ‌از خویش‌ است‌ و بس
سیل چون مطلق عنان شد سیر دربا می‌کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.