هوش مصنوعی:
این شعر به مفاهیمی مانند ناامیدی، سختیهای زندگی، بیثمری تلاشها، و ناپایداری دنیا میپردازد. شاعر از بیفایده بودن سخنان درشت، خطرات حوادث، و بیاثری تلاشها سخن میگوید. همچنین به موضوعاتی مانند بینشانی ادب در جهان، ارزش ناچیز زندگی، و ناپایداری لذتها اشاره دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار یا ناملموس باشد. همچنین، لحن غمگین و ناامیدانهی شعر برای سنین پایینتر مناسب نیست.
غزل شمارهٔ ۱۴۹۸
درشتخو سخنش عافیت ثمر نبود
صدای تار رگ سنگ جز شرر نبود
هجوم حادثه با صاف دل چه خواهدکرد
ز سیل خانهٔ آیینه را خطر نبود
غبار وحشت ما از سراغ مستغنیست
به رفتن نگه از نقش پا اثر نبود
به عالمی که ادب محو بینشانیهاست
هوس اگر همه عنقاست نامهبر نبود
به کارگاه تآمل همان دل است نفس
گره به رشتهٔ کارم کم از گهر نبود
ز بخت شکوه ندارم که نخل شمع مرا
بهار سوختنی هست اگر ثمر نبود
به رنگ ریگ روان رهنورد سودا را
به غیر آبلهٔ پا گل سفر نبود
در این محیط که هر قطره نقد باختن است
خوش آن حباب که آهیش در جگر نبود
مخواه رنگ حلاوت زگفتگو بیدل
نیی که ناله کند قابل شکر نبود
صدای تار رگ سنگ جز شرر نبود
هجوم حادثه با صاف دل چه خواهدکرد
ز سیل خانهٔ آیینه را خطر نبود
غبار وحشت ما از سراغ مستغنیست
به رفتن نگه از نقش پا اثر نبود
به عالمی که ادب محو بینشانیهاست
هوس اگر همه عنقاست نامهبر نبود
به کارگاه تآمل همان دل است نفس
گره به رشتهٔ کارم کم از گهر نبود
ز بخت شکوه ندارم که نخل شمع مرا
بهار سوختنی هست اگر ثمر نبود
به رنگ ریگ روان رهنورد سودا را
به غیر آبلهٔ پا گل سفر نبود
در این محیط که هر قطره نقد باختن است
خوش آن حباب که آهیش در جگر نبود
مخواه رنگ حلاوت زگفتگو بیدل
نیی که ناله کند قابل شکر نبود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.