هوش مصنوعی: شاعر در این متن از گوشه‌گیری و دوری از مردم سخن می‌گوید و بیان می‌کند که از درد و رنج عشق لذت می‌برد و از تزویر و فریب دوری می‌جوید. او از شراب به عنوان نمادی برای رهایی و حقیقت یاد می‌کند و آرزو می‌کند که دیگران نیز از این حقیقت بهره‌مند شوند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین استفاده از نمادهایی مانند شراب و درد عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا گمراه‌کننده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۷۳۸

به گوشه‌یی بِرَوَم، گوشِ آن قَدَح گیرم
که عاشقِ قَدَحِ دُرد و خَصْمِ تَدبیرم

خوش است گوشه و یا گوشه گشته‌یی چون من
به هر چه باشد از این دو، چو شَهْد و چون شیرم

چو آب و روغن با هر کِه مُرغِ آبی نیست
که زُهره طالِعَم و شُکرِ سُکرْتاثیرم

زِ خَلْق من آن خواهم که شُکرِ سُکر کُند
دِگَر همه به تو بَخشیدم ای بَک و میرم

رَوَم سَری بِنِهَم، کان سَری‌ست بادهٔ جان
که خُفته بِهْ سَرِ پُراِحْتیال و تَزویرم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۳۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.