هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر پیچیده و استعاره‌های عمیق، به موضوعاتی مانند عشق، ضعف‌های انسانی، مرگ، فنا، و ناپایداری جهان می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند شمع، آیینه، موج، و گلستان برای بیان مفاهیم فلسفی و عرفانی استفاده می‌کند.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی سنگین، درک این شعر نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۱۵۶۵

هر کجا شمع تماشای تو روشن می‌شود
از زمین تا آسمان آیینه خرمن می‌شود

ما ضعیفان لغزشی داریم اگررفتار نیست
سایه را از پا فتادن پای رفتن می‌شود

موج گوهر با همه شوخی ندارد اضطراب
سعی چون بی‌مقصد افتد آرمیدن می‌شود

بسکه غفلت درکمین انقلاب آگهی‌ست
تاکسی چشمی‌کند بیدار خفتن می‌شود

گر چنین افسردن دل عقده‌ها آرد به بار
دانهٔ ما ریشه گل ناکرده خرمن می‌شود

فتنه‌ای دارد جهان ما و من کز آفتش
زندگانی عاقبت مشتاق مردن می‌شود

طبع ظالم از ریاضت عیب‌پوش عالم است
آهن قاتل چو لاغرگشت سوزن می‌شود

از فروغ جوهر بی‌اعتباریها مپرس
شمع ما در خانهٔ خورشید روشن می‌شود

آفت برق فنا را چاره نتوان یافتن
این‌گلستان هرچه دارد وقف گلخن می‌شود

صنعت خونریزی تیغش تماشاکردنی‌ست
بسمل ما می‌فشاند بال وگلشن می‌شود

فصل مختار است اما عجز پر بی‌دست و پاست
من نخواهم او شدن هرچند او من می‌شود

پیری و اشک ندامت همچو صبح و شبنم است
بیدل آخر حاصل از هر شیر، روغن می‌شود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.