هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی به موضوعاتی مانند عشق، ناکامی‌های انسانی، حرص و هوس، و فنا و حسرت می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند آسمان، غبار، آینه، و چمن، احساسات عمیق انسانی را بیان می‌کند. او از ناتوانی دل در برابر خواهش‌ها، تباهی هوس‌ها، و رنج‌های عشق سخن می‌گوید و در نهایت به پذیرش شکست و ناتوانی می‌رسد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عاطفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و حسرت ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۰۴

توان اگر همه دوران آسمان گردید
به‌گرد خواهش یک دل نمی‌توان‌گردید

جه حرصها که نشد جمع تا به خود چیدیم
هوس متاعی ما عاقبت دکان‌گردید

غبار وادی وهم اینقدر هجوم نداشت
نگه به هرزه‌دریها زد و جهان‌گردید

دلی به دست تو افتاد مفت شوخیها
به روی آینه صد رنگ می‌توان‌گردید

کباب سعی غبار خودم‌که این‌کف خاک
به را شوق تو مرد آنقدرکه جان ‌گردید

سرشک اگر قدمی در ره تپش ساید
به هر فسرده‌دلی می‌توان روا‌ن گردید

فنا به حسرت بسیار پشت پا زدن است
چمن هزارگل افشاند تا خزان‌گردید

ز خود برآمدگان یک قلم فلک‌تازند
نفس دو گام گذشت از خود و فغان گردید

خوشم که عشق نکرد امتحان پروازم
شکسته‌بالی من در قفس نهان گردید

دگر مپرس ز تاب جدایی‌ام بیدل
به درد دل‌که دلم سخت ناتوان‌گردید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.