هوش مصنوعی: این شعر به بیان ناامیدی، رنج‌های زندگی و بی‌ثباتی اقبال می‌پردازد. شاعر از گریه‌های شمع، ابر، و دیگر عناصر طبیعت به عنوان نمادهایی برای اشک‌های انسان در برابر سختی‌ها استفاده می‌کند. همچنین، به بی‌وفایی دنیا و ناتوانی انسان در رسیدن به آرزوها اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق فلسفی و عاطفی مانند ناامیدی و رنج‌های زندگی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد. درک کامل این شعر نیاز به تجربه‌ی زندگی و بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۶۰۸

چو شمع بر سرت اقبال و جاه می‌گرید
به اوج قدر نخندی‌کلاه می‌گرید

در آن بساط که انجام کار نومیدی‌ ست
اگرگداست وگر پادشاه می‌گرید

به عیش‌، خاصیت شیشه‌های می داریم
که خنده بر لب ما قاه قاه می‌گرید

به امتحان وفا جبهه چشمهٔ عرق است
ز شرم دعوی باطل‌گواه می‌گرید

گزیرنیست شب تیره را زشمع وچراغ
همیشه دیدهٔ بخت سیاه می‌گرید

چه سان رسیم به مقصدکه تا قدم زده‌ایم
شکست آبله در خاک راه می‌گرید

به نا امیدی دل‌کیست چشم بازکند
بس است اگر مژه‌ای گاه‌گاه می‌گرید

ز شمع‌کشته شنیدم‌که صبحدم می‌گفت‌:
دگر چه دیده‌ گشایم نگاه می‌گرید

ترحم‌کرم‌توست بروضیع وشریف
که ابر بر گل و خار و گیاه می‌گرید

کراست یادکه در بارگاه رحمت عام
صواب خنده‌ کند یا گناه می‌گرید

نه اشک شمعم ونی شبنم سحربیدل
چه عبرتم‌ که به حال من آه می‌گرید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.