هوش مصنوعی: این شعر دعوتی شاد و پرانرژی به بهار و میهمانی است، با تأکید بر فرصت‌های گذرا و لذت‌های زندگی. شاعر از مخاطبان می‌خواهد تا از لحظه‌ها لذت ببرند، چرا که فردا نامعلوم است. همچنین، اشاره‌ای به آرزوها، تمناها و اهمیت همراهی دیگران دارد.
رده سنی: 12+ مفاهیم شعر مانند لذت‌گرایی، گذر زمان و آرزوها برای نوجوانان و بزرگسالان قابل‌درک است. همچنین، زبان شعر ساده و روان است، اما ممکن است کودکان کم‌سن‌وسال برخی از استعاره‌ها را متوجه نشوند.

غزل شمارهٔ ۱۶۴۶

امروز نوبهارست ساغرکشان بیایید
گل جوش باده دارد تاگلستان بیایید

در باغ بی‌بهاریم‌، سیری‌ که در چه ‌کارم
گلباز انتظاریم بازی‌کنان بیایید

آغوش آرزوها از خود تهی‌ست اینجا
در قالب تمنا خوشتر ز جان بیایید

جز شوق راهبر نیست اندیشهٔ خطر نیست
خاری در این‌گذر نیست دامن‌کشان بیایید

فرصت شرر نقابست هنگامهٔ شتابست
گل پای در رکابست مطلق عنان بیایید

گر خواهش فضولیست‌جز وهم‌ مانعش ‌کیست
باغ است خانه‌ای نیست تا میهمان بیایید

امروز آمدنها چندین بهار دارد
فرداکراست امید، تا خود چسان بیایید

ای طالبان عشرت دیگرکجاست فرصت
مفت‌است فیض‌صحبت‌گر این زمان بیایید

بیدل به هرتب وتاب ممنون التفاتی‌ست
نامهربان بیایید یا مهربان بیایید
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.