هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی حاوی پندها و اندرزهای اخلاقی و عرفانی است. شاعر تأکید می‌کند که در این جهان فانی نباید به امور بی‌ارزش دل بست و باید از تظلم‌خواهی، حرف‌های بی‌اساس و وابستگی‌های دنیوی دوری کرد. او بر قناعت، حیا، حمایت از ضعیفان و حفظ کرامت انسانی تأکید دارد و از خواننده می‌خواهد که فطرت خود را بر اساس افسانه‌ها و دروغ‌ها بنا نکند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر نیاز به درک و تجربه‌ی کافی از زندگی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان بالای 16 سال یافت می‌شود. همچنین، برخی از اشارات اخلاقی و اجتماعی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل‌درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۷۳

در این ادبکده جز سر به هیچ جا مگذار
جهان تمام زمین دل است پا مگذار

چو خامه تا نکشی خفّت نگون‌ساری
به حرف هیچکس انگشت ژاژخا مگذار

تظلم ضعفا چند گیردت دنبال
به هر رهی ‌که روی‌ گرد بر قفا مگذار

در آتشیم ز برق گذشتهٔ فرصت
سپند تا نجهی پا به خاک ما مگذار

جهان قلمرو مشق سیاهکاری نیست
چو امتحان قلم نقطه جابه‌جا مگذار

مقیم خلوت ناموس بی‌نشانی باش
درت اگر همه دست و دل است وامگذار

قناعت آینه‌ای نیست مختلف تمثال
غبار خود به ره منت صفا مگذار

ترانهٔ نگه واپسین چه ابرام است
ز خود ودیعت حسرت در این سرا مگذار

جبین شمع به قدر نم آشیان صباست
تو نیز یک دو عرق دامن حیا مگذار

حمایت تو بهارآفرین چتر گل است
به فرق بی‌کلهان دست بی‌حنا مگذار

شنیده‌ام تویی آنجا که ‌کس نمی‌باشد
مرا ز قافلهٔ بیکسان جدا مگذار

به داغ می‌رسد از شعله‌های شمع آواز
کزین شررکده رفتیم ما، تو جا مگذار

رموز دهر عیان است فهم‌کن بیدل
بنای فطرت خود بر فسانه‌ها مگذار
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.