هوش مصنوعی:
این شعر از بیدل دهلوی، شاعر پارسیگوی، با زبانی نمادین و پر از تصاویر شاعرانه، به موضوعاتی مانند رهایی از قید و بندهای دنیوی، تلاش برای تعالی روح، ناپایداری زندگی و عشق الهی میپردازد. شاعر با استفاده از استعارههایی مانند «حباب»، «عنقا»، و «شمع»، بر بیثباتی دنیا و ضرورت پرواز روح تأکید میکند.
رده سنی:
16+
این شعر به دلیل استفاده از مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی، نیاز به درک و تجربهای دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود. همچنین، برخی از تصاویر و استعارههای به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
غزل شمارهٔ ۱۶۷۴
تا کی خیال هستی موهوم، سر برآر
عنقایی، ای حباب، از این بیضه پر برآر
حیف از دلی که رنج فسون نفس کشد
از قید رشتهای که نداری گهر برآر
جهدی که شعلهات نکشد ننگ اخگری
خاکستری برون ده و رخت سفر برآر
دل جمع کن ز آمد و رفت خیال پوچ
بر روی خلق از مژهٔ بسته در برآر
سامان دهر نیست حریف قناعتت
این بحر را به قدر لب خشک تر برآر
سیماب رو در آتش و روغن در آب باش
خود را ز جرگهٔ بد و نیک این قدر برآر
پشت دوتا تدارک او بار سرکشیست
تیغ آن زمان که ریخت دم از هم به سر برآر
آهی به لب رسان که نیفسردهای هنوز
زان پیشتر که سنگ برآری شرر برآر
سامان تازهروییات از شمع نیست کم
خار شکسته را ز قدم گل به سر برآر
فکر شکست چینی دل مفت جهد گیر
موییست در خمیر تو ای بیخبر برآر
در خون نشسته است غبار شهید عشق
ای خاک تشنه مرده زبان دگر برآر
بیدل نفس به یاد خدنگت گرفته است
تا زندگیست خون خور و تیر از جگر برآر
عنقایی، ای حباب، از این بیضه پر برآر
حیف از دلی که رنج فسون نفس کشد
از قید رشتهای که نداری گهر برآر
جهدی که شعلهات نکشد ننگ اخگری
خاکستری برون ده و رخت سفر برآر
دل جمع کن ز آمد و رفت خیال پوچ
بر روی خلق از مژهٔ بسته در برآر
سامان دهر نیست حریف قناعتت
این بحر را به قدر لب خشک تر برآر
سیماب رو در آتش و روغن در آب باش
خود را ز جرگهٔ بد و نیک این قدر برآر
پشت دوتا تدارک او بار سرکشیست
تیغ آن زمان که ریخت دم از هم به سر برآر
آهی به لب رسان که نیفسردهای هنوز
زان پیشتر که سنگ برآری شرر برآر
سامان تازهروییات از شمع نیست کم
خار شکسته را ز قدم گل به سر برآر
فکر شکست چینی دل مفت جهد گیر
موییست در خمیر تو ای بیخبر برآر
در خون نشسته است غبار شهید عشق
ای خاک تشنه مرده زبان دگر برآر
بیدل نفس به یاد خدنگت گرفته است
تا زندگیست خون خور و تیر از جگر برآر
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.