هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های پیچیده، به بیان احساسات عاشقانه، ناامیدی، و تلاش برای رهایی از بندهای عشق می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند آیینه، آفتاب، موج، و اشک برای توصیف حالات درونی خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۹۶

زهی ز روی تو آیینه آفتاب میر
نگه به سیر جبین تو موج ساغر شیر

به عالمی که تویی نارساست کوششها
وگرنه نالهٔ عاشق نمی‌کند تقصیر

بیاض شعر به توفان رود چو کاغذ باد
ز وصف زلف تو گر مصرعی کنم تحریر

ز حال ما به تغافل گذشتن آسان نیست
چو آب آینه داریم خاک دامنگیر

سپند نیم نفس بال اختیار نداشت
که بست محمل پرواز ما به دوش صفیر

ز چشم اهل تحیر نشان اشک مخواه
که کس گلاب نمی‌گیرد از گل تصویر

به زندگی چو نفس بی‌تلاش نتوان زیست
هوای راحت اگر افشرد دماغ‌، بمیر

بجاست با همه وحشت تعلق اوهام
نشد به ناله میسر گسستن زنجیر

به اشک و آه که جز دام ناامیدی نیست
چو شمع چند کنم رنگ رفته را تسخیر

فغان که بسمل محروم من به رنگ شرار
نبرد ذوق تپیدن به فرصت یک تیر

به خاک ریخت فلک بال طاقتم بیدل
به حکم هفت کمان تا کجا پرد یک تیر
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.