هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و فلسفی از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های پیچیده، به موضوعاتی مانند رهایی از تعلقات دنیوی، عشق الهی، وحدت وجود، و گذرایی زندگی می‌پردازد. شاعر از مخاطب می‌خواهد تا از وابستگی‌های مادی رها شود و به حقیقت وجودی خود بیاندیشد.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۷۳۱

دل مصفاکن شرر در خرمن اسباب ریز
آینه صیقل زن و نقش جهان در آب ریز

در تغافل‌خانهٔ اسباب فرش مخملی است
زین تماشا جمع کن مژگان و رنگ خواب ریز

غنچه آزاد است از گلبازی تمثال رنگ
ای حیا آیینهٔ ما هم به این آداب ریز

کم مدار از شمع محفل پاس ناموس وفا
آب گرد و بر غبار خاطر احباب ریز

زان ستمگر حسرت جام نگاهی داشتم
تا توانی بر سر خاکم شراب ناب ریز

دامنی کز کلفت آزادت کند ازکف مده
چون نوا بر در زن از هر ساز و بر مضراب ریز

فکر هستی سر به جیب انفعالت آب کرد
گردبادی جوش زن خاکی در این گرداب ریز

سجدهٔ طاق سپهرت نقش جمعیت نبست
بعد از این رنگ خمی بیرون این محراب ریز

خشک بر جا مانده‌ایم ای ابر رحمت همتی
خاکی از بنیاد ما بردار و بر سیلاب ریز

عمرها شد صورتم را می‌کشی بی‌انفعال
ای مصور در صدف خشک است رنگت آب‌ریز

نقش هستی بیدل از کلفت‌طرازان صفاست
تا تویی در هرکجایی سایهٔ مهتاب ریز
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.