هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی به موضوعاتی مانند فریبندگی شهرت، ناپایداری دنیا، نقد اجتماع، عشق و عرفان می‌پردازد. شاعر با زبانی نمادین و عمیق، از بی‌ثباتی دنیا، ناپایداری روابط انسانی و ارزش‌های اخلاقی سخن می‌گوید و بر اهمیت عشق و حقیقت درونی تأکید دارد.
رده سنی: 18+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از نمادهای پیچیده و زبان ادبی سنگین، آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۱۷۳۸

ذوق شهرتها دلیل فطرت خام است و بس
صورت نقش نگین خمیازهٔ نام است و بس

نوحه‌کن بر خویش اگر مغلوب چشم افتاد دل
آفتاب آنجاکه زبر خاک شد شام است وبس

از قبول عام نتوان زیست مغرور کمال
آنچه تحسین دیده‌ای زین قوم دشنام است و بس

حق‌شناسی کو، مروت کو، ادب کو، شرم کو
جهد اهل فضل بر یکدیگر الزام است و بس

گلرخان دام وفا از صید الفت چیده‌اند
گردش چشمی‌که هوش می‌برد جام است و بس

هرچه می‌بینی بساط‌ آرای عرض حیرت است
این گلستان سربه‌سر یک نخل بادام است و بس

هیچکس را قابل آن جلوه نپسندید عشق
جوهر حیرانی آیینه اوهام است و بس

در ره عشقت‌ که تدبیر آفت بیطاقتی‌ست
هر کجا واماندگی‌ گل‌ کرد آرام است و بس

بال آهی می‌کشد اشکی‌ که می‌ربزیم ما
شبنم ما را هوا گشتن سرانجام است و بس

از تعلق آنقدر خشت بنای کلفتی
اندکی از خود برآ، عالم سر بام است و بس

چون سیاهی رفت از مو، فکر خودرایی خطاست
جامه هرگه شسته‌گردد باب احرام است و بس

فطرت بیدل همان آیینهٔ معجزنماست
هر سخن‌ کز خامه‌اش می‌جوشد الهام است وبس
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۳۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.