هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند ناامیدی، عشق، رنج‌های انسانی، و جستجوی معنا در زندگی می‌پردازد. شاعر از زبان استعاری و تصاویر شاعرانه برای بیان احساسات عمیق استفاده می‌کند، مانند گریه قطره‌ای محروم از عشق یا بلبل و عنقایی که از بی‌پناهی رنج می‌برند. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند قیامت، شکست، و امید وجود دارد که نشان‌دهنده نگاهی فلسفی و عرفانی به زندگی است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی، استفاده از استعاره‌های پیچیده، و لحن غمگینانه شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار یا سنگین باشد. درک کامل این متن نیاز به تجربه‌ی زندگی و شناخت ادبیات عرفانی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۸۲۷

زبان فرسوده نقدی را که شد پا بسته سودایش
قیامت دارد امروزی که در یادست فردایش

محیط‌عشق‌برمحرومی‌آن‌قطره‌می‌گرید
که دهر از تنگ چشمی در صدف وامی‌کند جایش

درین ‌گلشن نه تنها بلبلست از خانه بر دوشان
که عنقا هم غم بی‌آشیانی‌کرد عنقایش

اگرکام امیدی بر نگرداند می هستی
توان پیمانه پرکرد از شکست رنگ مینایش

حضور آفتاب از سایه‌گرد عجز می‌چیند
زپستی تا برون آیی نگاهی‌کن به بالایش

فزودنها نقاب وحشت است اجزای امکان را
نیابی جز شرر سنگی‌که بشکافی معمایش

برون از عرض نقصانم کمالش عالمی دارد
نمودم قطره‌واری موج سر دادم به دریایش

زیارتگاه احوال شهید کیست این گلشن
که در خون می‌تپد نظاره از رنگ تماشایش

به زندان داشت عمری جرأت جولان غبارم را
به دامن پاکشیدن داد آخر سر به صحرایش

ترحم‌کن برآن بیدل‌که از افسون نومیدی
به مطلب می‌فشاند دست و برخود می‌رسد پایش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.