هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی و فلسفی از بیدل دهلوی، به مفاهیمی مانند عبرتگیری از زندگی، رهایی از تعلقات دنیوی، و لذت بردن از سوزش و فنا مانند شمع میپردازد. شاعر از زندگی گذرا، جنون عشق، و بیاعتباری دنیا سخن میگوید و تأکید دارد که تنها با رها کردن و سوختن (مانند شمع) میتوان به حقیقت رسید. همچنین، او به موضوعاتی مانند سکوت، عزلت، و بیاعتنایی به ظواهر دنیا اشاره میکند.
رده سنی:
18+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در این شعر نیاز به درک و تجربهٔ زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود. همچنین، برخی از اشارات انتزاعی و نمادین ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۸۵۴
نمیشود کس ازین عبرت انجمن محظوظ
مگر چو شمع کنی دل به سوختن محظوظ
در جنون زن و از کلفت لباس برآ
چه زندگیستکه باشدکس ازکفن محظوظ
نفس نمانده هنوز از ترانههای امل
چو دود شمع خموشی به ما و من محظوظ
جهان قلمرو امن است اگر توان گردید
چو طبعکر به اشارت ز هر سخن محظوظ
ز دورگردی تمییز خلقکم دیدم
کهکس نرفته به غربت شد از وطن محظوظ
درین بساط نیفتاد چشم عبرت ما
به رفتنیکه توان شد ز آمدن محظوظ
ز تردماغی وضع ادب مگوی و مپرس
ز یوسفیم به بوبی ز پیرهن محظوظ
کراست وسوسهٔ هستی از حضور عدم
نشستهایم به خلوت در انجمن محظوظ
ز رقص بسملم این نغمه میخورد بر گوش
که عالمی است به این رنگ پر زدن محظوظ
به فهم عالم بیکار اگر رسی بیدل
به حرف و صوت نیابیکسی چو من محظوظ
مگر چو شمع کنی دل به سوختن محظوظ
در جنون زن و از کلفت لباس برآ
چه زندگیستکه باشدکس ازکفن محظوظ
نفس نمانده هنوز از ترانههای امل
چو دود شمع خموشی به ما و من محظوظ
جهان قلمرو امن است اگر توان گردید
چو طبعکر به اشارت ز هر سخن محظوظ
ز دورگردی تمییز خلقکم دیدم
کهکس نرفته به غربت شد از وطن محظوظ
درین بساط نیفتاد چشم عبرت ما
به رفتنیکه توان شد ز آمدن محظوظ
ز تردماغی وضع ادب مگوی و مپرس
ز یوسفیم به بوبی ز پیرهن محظوظ
کراست وسوسهٔ هستی از حضور عدم
نشستهایم به خلوت در انجمن محظوظ
ز رقص بسملم این نغمه میخورد بر گوش
که عالمی است به این رنگ پر زدن محظوظ
به فهم عالم بیکار اگر رسی بیدل
به حرف و صوت نیابیکسی چو من محظوظ
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.