هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی با نگاهی فلسفی و عرفانی به توصیف باغی می‌پردازد که در ظاهر زیبا و پررنگ‌ونگار است، اما در باطن پر از رنج، فریب و ناپایداری است. شاعر با استفاده از تصاویر متناقض‌نما مانند گل‌هایی که در حقیقت کمان و خدنگ هستند یا بوی دل‌تنگی در باغ، به ناپایداری دنیا و فریبندگی ظواهر آن اشاره می‌کند. او هشدار می‌دهد که نباید فریب زیبایی‌های ظاهری را خورد، زیرا پایان این بهارِ خوشایند، خزان و نابودی است.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر، مانند ناپایداری دنیا، فریبندگی ظواهر و استفاده از استعاره‌های پیچیده، برای درک و تجربه‌ی مخاطبان زیر 18 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از تصاویر به‌کاررفته در شعر مانند «خدنگ» و «نهنگ» ممکن است برای کودکان نامناسب یا ترسناک باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۷۲

نه صورت بویی و نه رنگی‌ست درین باغ
وهم تو تماشایی بنگی‌ست درین باغ

شاخ گل و سروی که سر ناز کشیده
تصویر کمانی و خدنگی‌ست درین باغ

وحشت همه فرش افکنی خواب بهار است
کو سایهٔ گل پشت پلنگی‌ست درین باغ

اقبال جهان را به بلندی نستانی
آغوش سحر کام نهنگی‌ست درین باغ

ای غنچه مخور عشوهٔ امید شکفتن
هش‌دار که بوی دل تنگی‌ست درین باغ

انجام بهار اینهمه پامال خزان نیست
آیینه مپرداز که رنگی‌ست درین باغ

در خندهٔ‌گل بوی سلامت نتوان یافت
گر قلقل میناست ترنگی‌ست درین باغ

هر رنگ‌که‌گل‌کرد شکستن به‌کمین بود
هر شیشه مچینید که سنگی‌ست درین باغ

رسوایی ناموس حیا بود تبسم
گل حیف نفهمید که ننگی‌ست درین باغ

پرواز نسیم است پرافشان تسلسل
یاران همه نازان‌ که‌ درنگی‌ست درین باغ

بیدل می عشرت به کسی نیست مسلم
هر گل شکن آماده‌ُ رنگی‌ست درین باغ
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.