هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی به موضوعاتی مانند ناتوانی انسان در برابر جهان پر از ادعا و فریب، بی‌ثمری تلاش‌ها، و ارزش سکوت در برابر زبان پرادعا می‌پردازد. شاعر از بی‌پایانی داستان‌های دروغین و ناتوانی انسان در رسیدن به حقیقت سخن می‌گوید و سکوت را راهی برای ایمنی از آفت زبان می‌داند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی و انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۸۸۱

رستن چه ممکنست زقید جهان لاف
وامانده‌ایم همچو الف در میان لاف

از انفعال کوشش معذور ما مپرس
پر می‌زنیم چون مژه در آشیان لاف

گرد نفس چو صبح به ‌گردون رسانده‌ایم
زه کرده است تیر هوایی‌ کمان لاف

آخر ز خودفروشی اجناس ما و من
لب بستن است تخته نمودن دکان لاف

در عالمی‌که دعوی تحقیق باطل است
صدق مقال ماست همان ترجمان لاف

خجلت متاع ما و من از خویش می‌رویم
دارد همین صدای جرس‌ کاروان لاف

زحمت مبر در آرزوی امتداد عمر
فرصت چه لازم است‌ کفیل زمان لاف

این است اگر سواد و بیاض ‌کتاب دهر
بی‌خاتم است تا به ابد داستان لاف

ما را تردد نفس از شرم آب ‌کرد
تا کی شود کسی طرف امتحان لاف

از آفت ایمن است سپردار خامشی
مفکن به لب محرف تیغ زبان لاف

شور غبار ما به فنا نیز کم نشد
دیگر کسی چه خاک کند در دهان لاف

بیدل به خوان دعوی هستی نشسته‌ایم
اینجا به جز قسم چه خورد میهمان لاف
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.