هوش مصنوعی: این شعر از بیدل به بیان احساسات شرم، خجالت، ناامیدی و رنج‌های عاطفی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند عرق، اشک، شبنم و شمع، حالات درونی خود را توصیف می‌کند. او از تلاش‌های بی‌ثمر، شکست‌ها و دردهایش سخن می‌گوید و احساس می‌کند که در گرداب مشکلات گرفتار شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاطفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۹۱

غیر از حیا چه پیش توان برد در عرق
چون اشک سعی تا قدم افشرد در عرق

با این هجوم عجز به هرجا قدم زدیم
خجلت بساط آبله ‌گسترد در عرق

بر روی ما ز شرم نموهای اعتبار
رنگی نکرد گل‌ که نیفشرد در عرق

شور شکست شیشه ز توفان‌ گذشته است
آن سنگدل مگر دلی آزرد در عرق

شبنم چه واکشد ز تماشای این چمن
ما راگشاد چشم فرو برد در عرق

گرد هوس به سعی خجالت نشانده‌ایم
کم نیست ته نشینی این درد در عرق

نومید وصل بود دل از ساز انفعال
آیینه‌ات ز ما غلطی خورد در عرق

بیدل تلاش عجز به جایی نمی‌رسد
خلقی چو شمع داغ شد و مرد در عرق
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.