هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق و تقدیر است. شاعر از دیدار معشوق به عنوان عید و فردوس یاد می‌کند، اما از ناکامی‌های خود در عشق نیز سخن می‌گوید. او به مفاهیمی مانند وفا، بخت، دولت، و عشق اشاره می‌کند و در نهایت، غم و شادی را در عشق یکی می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۹۵

ای مژدهٔ دیدار تو چون عید مبارک
فردوس به چشمی‌ که ترا دید مبارک

جان دادم و خاک سرکوی تو نگشتم
بخت اینقدر از من نپسندید مبارک

در نرد وفا برد همین باختنی بود
منحوس حریفی‌که نفهمید مبارک

هر سایه‌که‌گم‌گشت رساندند به نورش
گردیدن رنگی که نگردید مبارک

ای بیخردان غرهٔ اقبال مباشید
دولت نبود بر همه جاوید مبارک

صبح طرب باغ محبت دم تیغ است
بسم‌الله اگر زخم توان چید مبارک

ژولیدگی موی سرم چتر فراغیست
مجنون مرا سایه این بید مبارک

بربام هلال ابروی من قبله‌نما شد
کز هر طرف آمد خبر عید مبارک

دل قانع شوقیست به هر رنگ‌که باشد
داغ تو به ما، جام به جمشید مبارک

در عشق یکی بود غم و شادی بیدل
بگریست سعادت شد و خندید مبارک
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.