هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با زبانی پیچیده و استعاری، به موضوعاتی همچون ناپایداری دنیا، ظلم و بیداد، عشق و رنج، و جستجوی معنویت می‌پردازد. شاعر با تصاویر زیبا و نمادین، از ناتوانی انسان در برابر تقدیر و جبر زمانه سخن می‌گوید و بر اهمیت عشق و معنویت در زندگی تأکید می‌کند.
رده سنی: 18+ این شعر به دلیل استفاده از زبان پیچیده، استعاره‌های عمیق و مفاهیم فلسفی و عرفانی، برای درک و لذت بردن، به دانش ادبی و تجربه‌ی زندگی بیشتری نیاز دارد. درک کامل این شعر مستلزم آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی و مفاهیم عرفانی است که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۱۹۰۷

نام شاهان کز نگین گل کرده کر و فر به چنگ
عبرتی بیرون چکیده‌ست از فشار چشم تنگ

صدر استغنای یار آمادهٔ تعظیم ماست
یک قدم‌ گر بگذرپم از چوب دربانان ننگ

دهر بی‌باک‌ست اما قابل بیداد کیست
همت از مینا طلب درکوه بسیار است سنگ

فضل اگر رهبر بود اوهام انوار هداست
ابر رحمت خضر می‌رویاند از صحرای بنگ

تا اثر چون ناله از صید اجابت نگذرد
پر برون می‌آرد اینجا سعی منقار خدنگ

از هوس عمریست چون آیینه مژگان بسته‌ایم
کم نگردد از سر ما سایهٔ دیوار زنگ

خاک می‌لیسد دم بیدستگاهی لاف مرد
سرمه آهنگ است در آب تنک هوی نهنگ

گرمی آغوش بیرنگی برودت مایه نیست
همچو بوی‌گل چه شد زیر پرم نگرفت رنگ

چشم بدمست‌ که زد بر سنگ مینای مرا
کز غبارم تا قیامت صوت خیزاند ترنگ

امتحان هستی از دل رونق تحقیق برد
از نفس‌کردیم آخر خانهٔ آیینه تنگ

آسمان بیدل ندانم تا کجا می‌راندم
این فلاخن می‌زند عمریست از دورم به سنگ
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۰۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.