هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی به زیبایی از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی استفاده می‌کند. شاعر با اشاره به کعبه، سنگ، و عناصر طبیعی مانند کوه و دشت، به مسائلی مانند عشق، رنج، صبر، و جستجوی معنوی می‌پردازد. در این شعر، سنگ نمادی از سختی‌ها و موانع زندگی است، اما در عین حال، می‌تواند به زیبایی و ارزش تبدیل شود. شاعر همچنین به موضوعاتی مانند عشق مجنون‌وار، رنج انسان در برابر تقدیر، و تلاش برای یافتن حقیقت اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۱۴

کعبهٔ دل‌گر چه دارد تنگ ارکانش ز سنگ
می‌دهد تمکین نشانی در بیابانش ز سنگ

محو دیدار ترا از آفت دوران چه باک
کم نمی‌باشد حصار چشم حیرانش ز سنگ

عشرت مجنون چه موقوفست بر اطفال شهر
دشت هم از کوه پر کرده‌ست دامانش ز سنگ

حسن محجوبی که هست از کعبه و دیرش نقاب
عاشقان چون شعله می‌بینند عریانش ز سنگ

آسمان مشکل‌ گره از دانهٔ ما واکند
گرهمه چون آسیا ریزند دندانش ز سنگ

اعتباراست اینکه ما را دشمن ما می‌کند.
سنگ اگر مینا نگردد نیست نقصانش ز سنگ

سختی ایام در خورد قبول طبع کیست
چون فلاخن رد کند هر کس برد نانش ز سنگ

حسن‌ کز جوش نزاکت یک قلم رنگست و بس
بوالفضولی چند می‌خواهند پیمانش ز سنگ

سر به رسوایی کشد ناچار چون نقش نگین
گر همه مجنون ما باشدگریبانش ز سنگ

یک شرر بیطاقتی هر جا پر افشاند ز دل
نیست ممکن ‌گر ببندی راه جولانش ز سنگ

مزرع دیوانهٔ ما بسکه آفت‌پرور است
آبیارش موج زنجیر است و بارانش ز سنگ

نیست آسان ره به‌کهسار ملامت بردنت
دانه می‌چینند همچون‌کبک‌، مرغانش ز سنگ

تا ز غفلت نشکنی دل گوشه‌گیر جیب توست
شیشه را در سنگ می‌دارند پنهانش ز سنگ

آتشی بسیار دارد بیدل این کهسار وهم
بر دل افسرده ریزد کاش توفانش ز سنگ
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.