هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و دردهای درونی شاعر می‌پردازد که از ناتوانی، پشیمانی، و رنج‌های زندگی سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند شمع، اشک، و غنچه، احساسات خود را بیان می‌کند و از تلاش‌های بی‌ثمر و بار سنگین زندگی شکایت دارد. در نهایت، او به ناتوانی و عجز خود در برابر تقدیر اعتراف می‌کند.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر، همراه با مضامین غم‌انگیز و پیچیده، برای درک و تجربه‌ی کامل، به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. این شعر بیشتر مناسب مخاطبانی است که توانایی تحلیل و درک مفاهیم انتزاعی و احساسات پیچیده را دارند.

غزل شمارهٔ ۲۰۲۲

از هوس چون شمع‌گر سر بر هوا برداشتم
چون تامل شدگریبان نقش پا برداشتم

زندگانی جز خجالت مایهٔ دیگر نداشت
تر شدم چون اشک تا آب بقا برداشتم

ناتوانی در دماغ غنچه‌ام پرورده بود
پایمال عطسه گشتم تا هوا برداشتم

خواهشم آخر به زیر بار منت پیرکرد
پیکرم خم شد زبس دست دعا برداشتم

هرکجا رفتم غبار زندگی در پیش بود
یارب این خاک پریشان از کجا برداشتم

چون نهال از غفلت نشو و نمای من مپرس
پای من تا رفت درگل سر ز جا برداشتم

از پشیمانی کنون می‌بایدم بر سر زدن
چون مژه بهر چه دست نارسا برداشتم

سر خط بینش سواد نیستیهایم بس است
گرد هستی داشت چشم از توتیا برداشتم

هرزه جولانی دماغ همت من برنداشت
چون شرر خود را ازبن ره جای پا برداشتم

بار هستی پیش از ایجادم دلیل عجز بود
چون هلال اول همان پشت دوتا برداشتم

نوبهار بی‌نشانم از سلامت ننگ داشت
تا شکستی نقش بندم رنگها برداشتم

چون جرس از بس نزاکت محمل افتاده‌ست شوق
کاروانها بار بستم گر صدا برداشتم

شبنم من زین چمن تا یک عرق‌ آید به عرض
بار صد ابرام بر دوش حیا برداشتم

طاقتم از ناتوانیهای مژگان مایه داشت
یک نگه بیدل به زور صد عصا برداشتم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.