هوش مصنوعی: این شعر به مفاهیمی مانند عزلت، اندوه، آزادی، عشق و رنج‌های روحی می‌پردازد. شاعر از احساس بی‌خودی، سردرگمی و جست‌وجوی معنا در زندگی سخن می‌گوید و از تصاویری مانند خواب، سایه، شعله و پرنده برای بیان حالات درونی خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و مضامین مانند رنج روحی و انفعال نیاز به بلوغ فکری برای درک بهتر دارند.

غزل شمارهٔ ۲۱۲۸

سرمه شد آخر به خواب بی‌خودیها پیکرم
سایهٔ دیوار مژگان که زدگل بر سرم

خواب نازی‌ کرد پیدا شعله از خاکسترم
بالش پرواز شد واماندگیهای پرم

رشتهٔ تسبیحم ازگمگشته‌های یادِ کیست
تاسری از خود برآرم صدگریبان می‌درم

مزد ایمایی‌که از من رنگ حرفی واکشد
معنی نشنیده‌ای افتاده درگوش کرم

الفت خویشم بیابان‌گردی واماندگی‌ست
هر دو عالم طی شود گامی ‌که از خود بگذرم

انفعال جرم سامان بهشتی دیگر است
ازنم یک جبهه خجلت آب چندین‌کوثرم

با چنین عصیان ز دوزخ بایدم خجلت‌ کشید
ظلم مپسندید بر آتش ز دامان ترم

بی‌تکلّف چون حباب از قلزم آفات دهر
چشم اگر پوشم لباس عافیت دارد پرم

دل به عزلت خاک شد از درد آزادی مپرس
کاش از ننگ فسردن آب ‌گردد گوهرم

تهمت اوهام چندین دام پیدا می‌کند
طایر رنگم‌ کجا پرواز و کو بال و پرم

نیستم آگه مقیم خلوت اندیشه ‌کیست
اینقدر دانم که فریادی‌ست بیرون درم

سیر گلشن چیست تا دامان دل‌ گیرد هوس
می‌کند یاد تو از گل صد چمن رنگین‌ترم

بر حلاوت بس که پیچیدم غم دردم نماند
ناله‌ها بیدل به غارت داد چون نیشکرم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.