هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از بی‌توجهی به دنیا و اسباب آن سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌هایی مانند «پنبه در گوش» نشان می‌دهد که از سخنان بیهوده و غفلت‌آور دوری می‌کند. او عشق را به عنوان تنها راه نجات از غفلت معرفی می‌کند و از تأثیرات عمیق آن بر روح و جان خود می‌گوید. همچنین، شاعر به ناتوانی در تشخیص خیر و شر به دلیل کری گوش اشاره می‌کند و از بی‌قراری خود برای رسیدن به وصال معشوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۲۲۲

ز حرف راحت اسباب دنیا پنبه درگوشم
مباد از بستر مخمل رباید خواب خرگوشم

شنیدن شد دلیل اینقدر بی‌صرفه‌ گوییها
زبان هم لال می‌گردید اگر می‌بود کر گوشم

حدیث عشق سر کن ‌گر علاج غفلتم خواهی
که این افسانه آتش دارد و من پنبه درگوشم

نواها داشت ساز عبرت این انجمن اما
نگردید از کری قابل تمیز خیر و شر گوشم

به رنگ چنبر دف آنقدر از خود تهی ‌گشتم
که سعی غیر می‌بندد صدای خویش درگوشم

سفیدی می‌کند از پنبه اینجا چشم امیدی
نوای عالم آشوبی ‌که دارد در نظر گوشم

به ذوق مژده وصل آنقدر بیتاب پروازم
که چون گل می‌تواند ریخت رنگ بال و پر گوشم

به درس بی‌تمیزی چند خون سعی می‌ریزم
چو شور عشق باید خواند افسونی به هرگوشم

ز ساز هر دو عالم نغمهٔ دلدار می‌جوشد
کدامین پنبه سیماب تو شد ای بیخبر گوشم

مگر آواز پایی بشنوم بیدل درین وادی
به رنگ نقش پا در راه حسرت سر بسر گوشم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.