هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی بیانگر ناامیدی و سرخوردگی شاعر از دنیای مادی و ارزش‌های ظاهری است. او احساس می‌کند که در این جهان، همه چیز باطل و پوچ است و حتی هنر و دانش نیز ارزش واقعی ندارند. شاعر از تعلقات دنیوی و اوهام رهایی می‌جوید و به دنبال حقیقت ناب است.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی سنگین، درک متن را برای سنین پایین‌تر دشوار می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۲۲۲۱

در عالم حق شهرت باطل چه فروشم
جنسم همه لیلی‌ست به محمل چه فروشم

کفرست فضولی به ادب‌گاه حقیقت
در خانهٔ خورشید دلایل چه فروشم

قانون ادب غلغل تقریر ندارد
دف نیستم افسون جلاجل چه فروشم

نقد همه پوچ است چه دانا و چه نادان
در مدرسهٔ وهم مسایل چه فروشم

بر نقد هنرکیسهٔ حاجت نتوان دوخت
ملا نی‌ام اجزای رسایل چه فروشم

جمعیت دل شکوهٔ‌ کوشش نپسندد
گردی ز رهم نیست به منزل چه فروشم

عمریست که بازارکرم گرد کسادست
اینجا به‌جز آب رخ سایل چه فروشم

آیینهٔ تحقیق ز تمثال مبراست
حیران خیالم به مقابل چه فروشم

سودایی اوهام تعلق نتوان زیست
ای هرزه خیالان همه جا دل چه فروشم

بی‌مایگی رنگ اثر منفعلم کرد
خونم همه آب است به قاتل چه فروشم

در بحر به آبی گهرم را نخریدند
خشکم ز تحیرکه به ساحل چه فروشم

اظهار قماش همه کس نقص و کمالی‌ست
آیینه ندارم من بیدل چه فروشم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.