هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج شاعر از عشق ناکام و فراق است. او از اشک‌هایش، آرزوهای بربادرفته، و رنج‌هایش سخن می‌گوید و به ناامیدی و اندوه خود اشاره می‌کند. شاعر با تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، احساسات خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۲۳۴

زین ‌گریه اگر باد برد حاصل خاکم
چون صبح چکد شبنم اشک از دل چاکم

دست من و دامان تمنای وصالت
نتوان چو نفس‌کردن ازین آینه پاکم

از آبله‌ام منع دویدن نتوان کرد
انگور نگردد گره ریشهٔ تاکم

بی موج به ساحل نرسد کشتی خاشاک
از تیغ اجل نیست در این معرکه باکم

گردم چمن رنگ نبالد چه خیال‌ست
عمری‌ست که در راه تمنای تو خاکم

دارد نفسم پیچ و خم طرهٔ رازی
کان را نبود شانه مگر سینهٔ چاکم

از بسمل شمشیر جفا هیچ مپرسید
دارم به نظر ذوق هلاکی که هلاکم

ای همت عالی نظران دست نگاهی
تا چند کشد پستی طالع به مغاکم

دل شمع خیالی‌ست‌ که تا حشر نمیرد
زنهار تکلف مفروزید به خاکم

بیدل به خیال مژهٔ چشم سیاهی
امروز سیه مست‌تر از سایهٔ تاکم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۳۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.