هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و درونی شاعر است که با تصاویر شاعرانه‌ای مانند اشک، شیشهٔ رنگ، و حباب، به توصیف تنهایی، حیرت، و رنج‌های روحی خود می‌پردازد. شاعر از ضعف، ندامت، و حیرت خود سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند تواضع، عشق، و جستجوی معنا اشاره می‌کند. در نهایت، شعر به بی‌خودی و از دست دادن اثرها در جهان می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۲۳۸

چکیدنهای اشکم یا شکست شیشهٔ رنگم
نفس دزدیده می‌نالم نمی‌دانم چه آهنگم

به ناموس ضعیفی می‌کشم بار گرانجانی
ندامتگاه مینایی‌ست خلوتخانهٔ سنگم

نمی‌دانم چه خواهد کرد حیرت با حباب من
که دریا عرض توفان دارد و من یک دل تنگم

حنایم یک فلک بر بخت سبز خویش می‌بالد
که با هر بی‌پر و بالی به پایی می‌رسد رنگم

تواضع احتراز از هر دو عالم باج می‌گیرم
جهانگیر است چون خورشید ناگیرایی چنگم

چو اشکم ختم ‌کار جستجو فرصت نمی‌خواهد
به منزل می‌رسد در یک چکیدن‌ گام فرسنگم

دم پیری نفس ‌گر می‌کشم عرض عرق دارد
نوا هم سرنگون‌ گل می‌کند از خجلت چنگم

اثرها برده‌ام از حیرت گلزار بیرنگی
به غربال پر طاووس باید بیختن رنگم

غنیمت می‌شمارم چون فروغ شمع ظلمت را
صفا هم می‌رود بر باد اگر بر هم خورد رنگم

طرف در تنگنای عرصهٔ امکان نمی‌گنجد
همان با خویش دارم ‌کار اگر صلحست و گر جنگم

نه دنیا مسکن الفت نه عقبا مأمن راحت
به ذوق امتحان یارب بیفشارد دل تنگم

ز سعی بیخودی نقد اثرها باختم بیدل
جهانی را به عنقا برد بال افشانی رنگم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۳۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.