هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساس تنهایی، ناامیدی و بی‌پناهی خود سخن می‌گوید. او از عدم درک دیگران نسبت به حالش گلایه دارد و از بخت بد و ناکامی‌هایش می‌نالد. وجودش را سرابی بی‌ثبات و زندگی را پر از رنج و الم توصیف می‌کند که درمانی برای آن نیست. همچنین، از عشق و فراق نیز سخن به میان می‌آورد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و رنج وجودی ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۲۴۴

بی شبههٔ تحقیق نه شخصم نه مثالم
چون صورت عنقا چه خیال است خیالم

جز گرد جنون خیز نفس هیچ ندارد
این دشت تخیل که منش وهم غزالم

گفتم چو مه نوکنم اظهار تمامی
از خجلت نقصان سپر انداخت کمالم

از چرخ چرا شکوهٔ اقبال فروشم
آنم ‌که مرا هم نظری نیست به حالم

با بخت سیه صرفه‌ای از فضل نبردم
در عرض هنر رستن مو بر سر خالم

از هر مژه صد چاک جگر نسخه فروش است
حیرت چقدر نامه گشود از پر و بالم

هر چند سبک می‌گذرم از سر هستی
چون رنگ همان پی سپر گردش حالم

حرفیست وجودم ز سراب رم فرصت
چون عمر درین عرصه غبار مه و سالم

هستی المی نیست‌ که یابند علاجش
در آتش خویشم چه‌ کنم پیش که نالم

تدبیر فراقی که ندارم چه توان کرد
بیدل به هوس سوختهٔ ذوق وصالم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۴۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.