هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و پیچیده‌ای مانند حیرت، درد عشق، ناامیدی و جستجوی آزادی است. شاعر از تصاویر نمادین مانند قطره خون، پر طاووس و قفس برای انتقال مفاهیم استفاده می‌کند. او از عجز خود در برابر هستی سخن می‌گوید و به دنبال رهایی از تعلقات دنیوی است.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، همراه با استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده، درک کامل آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. این شعر更适合 افرادی که تجربه‌ی زندگی بیشتری دارند و می‌توانند با مضامین آن ارتباط برقرار کنند.

غزل شمارهٔ ۲۲۶۰

برون دل نتوان یافت‌ گرد جولانم
چو رنگ قطره خون رفته‌ست می‌دانم

زهی تصرف وحشت‌ که چون پر طاووس
به جوش آینه خفتن نکرد حیرانم

تحیرم‌، تپشم‌، برق ناله‌ام‌، داغم
چو درد عشق به چندین لباس عریانم

حساب‌ کسوتم از دستگاه عجز مپرس
هواست نیم نفس تکمهٔ‌ گریبانم

چو دشت دعوی آزادی‌ام جنون دارد
ز دست خاک رهایی نچیده دامانم

نداشت خاتم دیگر نگین عافیتی
به روی آبله‌ کندند نام جولانم

چو صبح اگر همه پروازم از فلک ‌گذرد
چه ممکنست برون قفس پرافشانم

هزار رنگ چو طاووس سوختم اما
نکرد شعله ز بی‌روغنی چراغانم

نفس متاع سزاوار خودفروشی نیست
چو صبح دامن من چیده است دکانم

تأمل ازگره هستی‌ام گشود عدم
نگه به خاک چکید از فشار مژگانم

دماغ نشئهٔ تحقیق اگر رسا گردد
برون ز خویش روم آنقدر که نتوانم

بساط بند تعلق نچیده‌ام بیدل
به غیر نالهٔ من نیست در نیستانم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.