هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از معشوق خود می‌خواهد که از او دور نشود و او را تنها نگذارد. او معشوق را به ماه و آفتاب تشبیه می‌کند و بیان می‌کند که بدون او، زندگی‌اش تاریک و سرد خواهد بود. شاعر از معشوق می‌خواهد که مهربانی‌اش را از او دریغ نکند و او را تنها نگذارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از تشبیهات و استعارات پیچیده ممکن است برای سنین پایین‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۱۱

خوش می‌گُریزی هر طَرَف از حَلْقه ما نی مَکُن
ای ماه بَرهَم می‌زنی عِقْدِ ثُرّیا نی مَکُن

تو روزِ پُرنور و لَهَب ما در پِیِ تو هَمچو شب
هر جا که مَنْزِل می‌کُنی آییم آن جا نی مَکُن

ای آفتابی در حَمَل باغ از تو پوشیده حُلَل
بی‌تو بِمانَد از عَمَل در زَخْمِ سرما نی مَکُن

ای آفتابَت دایه‌یی ما در پِی‌اَت چون سایه‌یی
ای دایه‌ بی‌اَلْطافِ تو ماندیم تنها نی مَکُن
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.