هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، بیانگر احساسات شاعر درباره ضعف و ناتوانی خود در برابر جهان است. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند حباب، سایه، و آیینه، به توصیف حالات درونی خود می‌پردازد. شاعر از تهیدستی، ناتوانی، و انتظار سخن می‌گوید و از آرزوهای بربادرفته و اشک‌های بی‌ثمر یاد می‌کند. در نهایت، او به پذیرش سرنوشت و آرامش در برابر مشکلات اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است. همچنین، لحن غمگین و مضامین مربوط به ناتوانی و انتظار ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۰۰

چون خامه از ضعیفی افلاک دستگاهم
صد رنگ لفظ و معنی بالیده در پناهم

هر چند چون حبابم بی‌دستگاه قدرت
تسخیر عالم آب ترکی‌ست ازکلاهم

اقبال بینوایی چندین فتوح دارد
دست تهی‌کلیدیست در پنجهٔ سیاهم

غافل مباش چون شمع از ناتوانی من
صد انجمن ز خود رفت بر دوش اشک و آهم

در بارگاه همت سرگرمیی ندارد
هنگامهٔ گدایی یعنی دماغ شاهم

ای جرأت فضولی تا کی سر تماشا
چون دل ز چشم حیران چاه است پیش راهم

آیینه را ز جوهر تمهید دور باش است
آخر غبار آن خط شد رهزن نگاهم

در سرکشی دو تایم در ناله بینوایم
با هر چه بر نیایم عجز است عذر خواهم

تصویر انتظارم از راحتم مپرسید
در خواب بیخودی هم چشمم نشد فراهم

چون سایه‌ام سراپا تمثال تیره‌روزی
دیگر چه وانماید آیینهٔ سیاهم

باید چو موج‌ گوهر آسوده خاک گشتن
از عافیت مپرسید در منزلست راهم

ای آرزو مشوران بیهوده اشک ما را
مینا شکسته‌ای چند آسوده‌اند با هم

بید‌ل سراغ رنگم از گرد آه دریاب
در گرد باد محو است پرواز برگ ‌کاهم
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.