هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر حالتهای عرفانی و فلسفی شاعر است که در آن از مفاهیمی مانند وحدت، کثرت، فنا، حیرت و جنون سخن میگوید. شاعر خود را در حالتی از بیتعینی و فرار از محدودیتهای مادی توصیف میکند و به جستجوی معنایی فراتر از وجود ظاهری میپردازد.
رده سنی:
18+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات پیچیده و انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۳۱۷
نه وحدت سرایم نهکثرت نوایم
فنایم، فنایم، فنایم، فنایم
نه پایی که گردون فرازد خرامم
نه دستی که بندد تعین حنایم
اگر آسمانم عروجی ندارم
اگر آفتابم همان بیضیایم
نه شخصم معین نه عکسم مقابل
خیال آفرین حیرت خود نمایم
ز صفر است در دست تحقیق جامم
حساب جنون بر خرد میفزایم
سلامت که میجوید از دانهٔ من
هوس کوب دندان هفت آسیایم
درتن چارسوبم چه سودا چه سودی
چو صبح از نفس مایگان هوایم
چه مقدار وحشتکمین است فرصت
که با هر نفس باید از خود برآیم
شعور است آثار موجود بودن
من بیخبر هر کجایم، کجایم
لباس تعلق خیالست بیدل
گره نیست جز من به بند قبایم
فنایم، فنایم، فنایم، فنایم
نه پایی که گردون فرازد خرامم
نه دستی که بندد تعین حنایم
اگر آسمانم عروجی ندارم
اگر آفتابم همان بیضیایم
نه شخصم معین نه عکسم مقابل
خیال آفرین حیرت خود نمایم
ز صفر است در دست تحقیق جامم
حساب جنون بر خرد میفزایم
سلامت که میجوید از دانهٔ من
هوس کوب دندان هفت آسیایم
درتن چارسوبم چه سودا چه سودی
چو صبح از نفس مایگان هوایم
چه مقدار وحشتکمین است فرصت
که با هر نفس باید از خود برآیم
شعور است آثار موجود بودن
من بیخبر هر کجایم، کجایم
لباس تعلق خیالست بیدل
گره نیست جز من به بند قبایم
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.