هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره‌ی عشق، رنج‌های زندگی، مبارزه با مشکلات و جستجوی رهایی است. شاعر از ناامیدی، تنهایی و فشارهای روحی سخن می‌گوید، اما در عین حال نشان‌دهنده‌ی اراده‌ی او برای ادامه‌ی راه و غلبه بر موانع است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عاطفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و فشارهای روحی نیاز به بلوغ فکری برای درک مناسب دارند.

غزل شمارهٔ ۲۳۱۸

با عشق نه نامیست نه ننگم‌ که برآیم
از خانه دگر با که بجنگم‌که بر آیم

در عرصهٔ توفیق چو تیغ‌ کف نامرد
نگرفت ‌نیام آن همه تنگم‌ که برآیم

رسوایی موهوم‌ گریبان در ننگست
زین بحر نه ماهی نه نهنگم‌ که برآیم

خلقی به عدم آینه‌پرداز خیال است
من زان گل نشکفته چه رنگم‌ که برآیم

بی‌همتی از تهمت پستی نتوان رست
زلف تو دهد دست به چنگم‌ که برآیم

مردان ز غم سختی ایام گذشتند
من نیز بر این‌ کوه پلنگم‌ که بر آیم

یکبار ز دل چون نفسم نیست‌ گذشتن
تا چند خورم خون و بلنگم‌ که برآیم

در قید جسد خون شدم از پیروی عقل
نامرد نیاموخت شلنگم‌ که بر آیم

پرواز دگر زین قفسم نیست میسر
راهی بگشاید پر رنگم‌ که بر آیم

کم همتی فرصت ازین عرصهٔ دلگیر
چندان نپسندید درنگم‌ که بر آیم

در آینه خون می‌خورم از لنگر تمثال
ترسم زند این خانه به سنگم‌ که برآیم

از کلفت اسباب رهایی چه خیالست
بیدل به فشار دل تنگم‌ که بر آیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.