هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و عاشقانه‌ی شاعر می‌پردازد که با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های زیبا، دردها، آرزوها و عجز خود را در قالب نوشته‌ها و نقش‌های مختلف توصیف می‌کند. شاعر از عشق، رنج، و جستجوی معنا در زندگی سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند تقدیر، فطرت انسان و مطالعه‌ی دل اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند تا به خوبی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۲۳۲۱

بر سینه داغهای تمنا نوشته‌ایم
یک لاله‌زار نسخهٔ سودا نوشته‌ایم

هر جا درین بساط خس ما به پرده‌ایست
مضمون رنگ عجز خود آنجا نوشته‌ایم

منشور باج اگر به سر گل نهاده‌اند
ما هم برات آبله برپا نوشته‌ایم

خواهد به نام جلوهٔ او واشکافتن
از چشم بسته طرفه معما نوشته‌ایم

حاجت به نامه نیست ‌که در سطرهای آه
اسرار پرفشانی دل وا نوشته‌ایم

بر نسخهٔ بهار خط نسخ می‌کشد
رنگ شکسته‌ای که به سیما نوشته‌ایم

پهلوی لاغریست‌ که هم نقش بوریاست
سطری که بر جریدهٔ دنیا نوشته‌ایم

دیگر ز نقش نامهٔ اعمال ما مپرس
نظاره‌ای به لوح تماشا نوشته‌ایم

از گرد ما همان خط زنهار خواندنی است
تا آسمان چو صبح الفها نوشته‌ایم

از صفحه‌ کلک وحشت ما پیش رفته است
امروز هم ز نسخهٔ فردا نوشته‌ایم

مشق خیال ما به تمامی نمی‌رسد
ای بیخودان همه‌، ورقی نانوشته‌ایم

جز امتحان فطرت یاران مراد نیست
بی‌پرده معنیی که به ایما نوشته‌ایم

در زندگی مطالعهٔ دل غنیمت است
خواهی بخوان و خواه مخوان ما نوشته‌ایم

بیدل مآل سرکشی اعتبارها
پیش از فنا به نقش‌کف پانوشته‌ایم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.