هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با زبانی نمادین و پر از تصاویر شاعرانه، به موضوعاتی مانند انتظار، امید، حیرت، فقر، عرفان و زندگی می‌پردازد. شاعر از دیدهٔ انتظار، امید، حیرت و رنج‌های زندگی سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات عمیق، احساسات و اندیشه‌های خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 18+ این شعر به دلیل استفاده از زبان پیچیده، نمادها و مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی، برای درک و لذت بردن از آن به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. بنابراین، برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است نامفهوم یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۲۷

دیدهٔ انتظار را دام امید کرده‌ایم
ای قدمت به چشم ما خانه سفید کرده‌ایم

دل به خیالت انجمن دیده به حیرتت چمن
سیر تأملی که دل تا مژه عید کرده‌ایم

همچو صدف قناعتست بوتهٔ امتحان فقر
مغز شد استخوان ما بسکه قدید کرده‌ایم

فیض جنون نارسا فکر برهنگی ‌کراست
خرقهٔ دوش عافیت سایهٔ بید کرده‌ایم

معنی لفظ‌ حیرتیم‌ کیست به فهم ما رسد
بوی اثر نهفته را رنگ پدید کرده‌ایم

گرد به باد رفتگان دست بلند ‌مطلبی است
گوش به چشم‌کن بدل ناله جدیدکرده‌ایم

آه‌ کجا برد کسی خجلت تهمت عدم
نام خموشی وکری‌گفت و شنیدکرده‌ایم

فرصت اشک شمع رفت ای دم صبح عبرتی
خنده دیت نمی‌شود گریه شهیدکرده‌ایم

بیدل اگرخطای ما درخور ساز زندگیست
تا به‌ کفن رسیده‌ایم ناله سفید کرده‌ایم
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.