هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از صبر و تحمل سخن می‌گوید و از مخاطب می‌خواهد که در برابر مشکلات صبور باشد. شاعر همچنین به موضوعات مرگ، زندگی پس از مرگ، و عدالت الهی اشاره می‌کند. در بخشی از شعر، شاعر از مخاطب می‌خواهد که رمز و رازهای زندگی را آشکار کند و از ظلم و ستم دوری کند. شعر با تشبیهات زیبا و کنایه‌های عمیق همراه است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مرگ و عدالت الهی نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارند.

غزل شمارهٔ ۱۸۲۰

هِی چه گُریزی چندین؟ یک نَفَس این جا بِنِشین
صَبرِ تو کو ای صابر؟ ای همه صَبر و تَمکین

ما دو سه کَس نو مُرده مُنْتَظِرِ آن پَردِه
زنده شویم از تَلْقین بازرَهیم از تَکْفین

هی به سَلَف نَفْخی کُن پیش تَر از یَوْمُ الدّین
تا شِنَوَد چَرخ فَلَک از حَشَرِ تو تَحْسین

هی به زبانِ ما گو رَمز مگو پیدا گو
چند خوری خون به سِتَم ای همه خویَت خونین

چند گَزی بر جِگَرش چند کُنی قَصدِ سَرَش
چند دَهی بَد خَبَرش کار چُنین است و چُنین

چند کُنی تَلْخْ لَبَش چند کُنی تیره شَبَش
ای لَبِ تو هَمچو شِکَر ای شبِ تو خُلْدِ بَرین

هیچ عَسَلْ زَهر دَهَد؟ یا زِ شِکَر سِرکه جَهَد؟
مَغْلَطه تا چند دَهی؟ ای غَلَط اندازِ مِهین

هر چه کُنی آن لبِ تو باشد غَمّاز ِشِکَر
هر حرکت که تو کُنی هست در آن لُطفِ دَفین

سَروْ چه مانَد به خَسی؟ زَر به چه مانَد به مِسی؟
تو به چه مانی به کسی؟ ای مَلِکِ یَوْمُ الدّین
وزن: مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن (رجز مثمن مطوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.